اینجا مالِ من است...

من…مـن یه روزی دخــــتری بودم که از تـــه دل مــی خـــندیدم !مـن یه روز آروم تــــرین اعــــصاب دُنیـــا رو داشــــتم !اکــــنون بـی آنکـــــه شاد بـــاشــم نـــفس مــی کشــم …بــی آنکــــه شاد باشـــ اینجا مالِ من است......ادامه مطلب

چند سال دیگر ‎دلت میلرزد ‎برای منی که دیگر تو را در گوشه ترین جای قلبم ‎هر شب میبوسم تا کنار بگذارمت ‎دلت تنگ میشود ‎برای منی که حرفهایت را از لبهایت نه ‎از چشمهایت می خواندم ‎دلت تنگ میشود ‎ اینجا مالِ من است......ادامه مطلب

بعضی از آدمها را نمیشود داشت.فقط میشه یک جور خاص دوستشون داشت

بعضی آدم ها اصلاََ برای این نیستند که مال تو باشند یا تو مال اون ها...

اصلاََ به آخرش فکر نمیکنی.آن ها برای این هستند که دوستشون داشته باشی

آن هم نه دوست داشتن معمولی،نه حتی عشق...

یه جور خاصِ دوست داشتن...که اصلاََ کم نیست

این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم در کنج دلت تا اَبد یک جور خاص دوست داشته خواهند شد...

اینجا مالِ من است......

چوب خدا نامرئیست...!!!

نه کسی میفهمد.نه صدایی دارد

یک شب یک جایی،خاطرات می آید... وقتی از شدت بغض نفست میگیرد

خاطرات می آید...وقتی از استیصال همه اُمید دلت میمیرد

خاطرات می آید...کی شبی یک جایی،باعث و بانی یک بغض شدی...و دلی سوزاندی

آن زمانفکر نمیکردی بغض پاپی ات خواهد شد...

و شبی یک جایی...می نشیند سر راه نفست و توهم بالاجبار...هر دقیقه صدبار محض آزادی راه نفست...بغض را میشکنی

آری این چوب خداست...

اینجا مالِ من است......

بوی یلدا را میشنوی؟

انتهای خیابان آذر...

باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان..

قراری طولانی به بلندای یک شب..

شب عشق بازی برگ و برف...

پاییز چمدان به دست ایستاده!

عزم رفتن دارد...

آسمان بغض کرده و میبارد.

خدا هم میداند عروس فصل ها چقدر دوست داشتنیست...

کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییز...

و... تمام میشود

پاییز، ای آبستن روزهای عاشقی،

رفتنت به خیر...

سفرت بی خطر

اینجا مالِ من است......

 به تمامِ اتفاقات خوبِ در راه مانده

به تمامِ روزهاى شيرينِ نيامده

به لبخندى كه يک روز بر دلمان مينشيند

به اجابت شدنِ دعاهايمان

به برآورده شدنِ آرزوهايمان

به محو شدنِ غم هاى ديرينه مان

روزى از راه ميرسد و ما براى يک روز هم كه شده، آنچنان كه بايد زندگى ميكنيم ..

من دلم روشن است روزی میرسد که کنار تو خوشبخت ترین بانوی جهان میشوم...

اینجا مالِ من است......

یه وقتایی ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻦ ﮐﺠﺎﯾﯽﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺭﺳﯿﺪﯼ ﻭ ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﻧﺮﺳﯿﺪﯼ ﻓﻘﻂ ﺯﻧﺪﮔﯽ کن ﯾﺎﺩ ﻗﻮﻟﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﺍﺩﯼ ﻧﺒﺎﺵﺗﻮ ﺗﻼﺷﺘﻮ ﮐﺮﺩﯼ حالا فعلا ﻧﺸﺪه دیگه ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻧﺪﻩ ﻫﺮ ﭼﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﯼ ،ای اینجا مالِ من است......ادامه مطلب

پاییز

وفادار ترین فصل خداست

حافظه ی خیس خیابان های شهر را

همیشه همراهی می کند

لعنتی، هی می بارد و می بارد…

و هر سال

عاشق تر از گذشته هایش

گونه های سرخ درختان شهر را

می بوسد و

لرزه می اندازد به اندام درختان

و چقدر دلتنگ می شوند برگ های عاشق

برای لمسِ تنِ زمین

که گاهی افتادن

نتیجه ی عشق است…

اینجا مالِ من است......

حـــــــرف بـــــزن…صدایت را دوست دارمبگو…فقط بگوچــه فـــرق دارداز مـــناز تـــواز بــــاراندر آغــوشــم بــگــیــرو در گــوشــماز مـــانـــدن بــگـــواز دوستت دارم هایی بگوکه از شنیدنش دلم بریزد!!!گ اینجا مالِ من است......ادامه مطلب

لمس کن کلماتی راکه برایت می نویسمتا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…لمس کن نوشته هایی راکه لمس ناشدنیست و عریان…که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکدلمس کن گونه هایم راکه خیس اش اینجا مالِ من است......ادامه مطلب